شخصاً مسيح را بشناسيد
در اين جزوه چهار نكته تشريح گرديده است. با مطالعه اين چهار نكته, ميتوانيم با مبداء آفرينش يعني خدا, ارتباط معنوي برقرار نماييم و با نقشه الهي در مورد سرنوشت بشر, آشنا شويم.
نكته اول - خداوند شما را دوست دارد.
خداوند شما را دوست دارد و ميخواهد كه شما بوسيله ارتباط روحاني با او، به سعادت و نيكبختي نائل گرديد. خداوند ميفرمايد:
< با محبت ازلي تو را دوست داشتم، از اين جهت تو را به رحمت جذب نمودم. > (ارميا31 :3)
< زيرا خدا جهان را اينقدر محبت نمود كه پسر يگانه خود را داد تا هر كه بر او ايمان آورد، هلاك نگردد، بلكه حيات جاوداني يابد.> (يوحنا 3 : 16)
(References contained on this Home Page are from the Bible and should be read in context wherever possible.)
نقشه خدا براي بشر
نقشه خدا براي بشر اين است كه انسان به حضور خداوند بازگشت نمايد و با او ارتباط معنوي برقرار كند و از لطف الهي مستفيض گردد و آرامش و حيات جاوداني به دست آورد.
مسيح ميفرمايد:
< من آمدم تا ايشان حيات يابند و آن را زيادتر حاصل كنند.> (يوحنا 10:10)
< حيات جاوداني اين است كه تو را خداي واحد حقيقي، و عيسي مسيح را كه فرستادي، بشناسند.> (يوحنا 17 :3)
چرا اغلب مردم دنيا از داشتن چنين حياتي محرومند؟
زيرا...
نكته دوم- مشكل انسان: گناه
انسان به علت سرپيچي از احكام الهي، از فيض حضور او محروم شده است.
<مزد گناه، موت (جدايي روحاني) است.> (روميان 6 : 23)
<خطاياي شما در ميان شما و خداي شما، حائل شده است و گناهان شما روي او را از شما پوشانيده است. > ( اشعيا 59 : 2 )
گناه چيست؟
خدا، انسان را آفريده تا محبت خود را به او نشان دهد. اما انسان تحت تاثير تمايلات نفساني، راه خود را از خدا جدا كرد. اين حالت تمرّد و سركشي و يا بياعتنائي نسبت به ميل و اراده الهي، در اصطلاح كتاب مقدس، گناه ناميده ميشود. (روميان 1 : 18 - 21 و اشعيا 53 : 5 - 6 )
چه كساني گناه كردهاند ؟
<همه گناه كردهاند و از جلال خدا، قاصر ميباشند.> (روميان 3 : 23)
عواقب گناه چيست؟
احساس تقصير و گناه، موجب ايجاد احساس پوچ بودن و عدم رضايت از زندگي ميگردد. انسان فطرتاً براي رسيدن به حقيقت و كسب كمال روحاني، به طور دائم در تلاش است و ميكوشد از راه ثواب يا نيكوكاري و اخلاق و معرفت فلسفي، به اين هدف برسد. ولي با وجود همه كوششها، به دليل عدم درك صحيح و پي نبردن به علت اصلي يعني گناه، به نتيجه نرسيده است.
نكته سوم، يگانه پاسخ اين مسئله را به ما ميدهد.
نكته سوم - عيسي مسيح:تنها راه رسيدن به خدا.
مسيح، موعود يگانه خدا و تجلّي وحدت خدا و انسان است. (اول يوحنا 5: 20 ) |
شخصيتي بينظير |
عيسي كيست؟ -1 |
< من راه و راستي و حيات هستم. هيچكس نزد پدر (خدا) جز به وسيله من نميآيد.> (يوحنا 14: 6 ) |
ادعايي بينظير |
عيسي چه گفت؟ -2 |
او به خاطر گناهان بشر بر روي صليب قرباني گرديد. (اول قرنتيان 15: 3-4؛ عبرانيان 10: 12؛ اول پطرس 3: 18 ) |
فداكاري بينظير |
عيسي چه كرد؟ -3 |
او قادر است همه كساني را كه بوسيله او به حضور خدا ميآيند، كاملاً و براي هميشه نجات بخشد، زيرا او تا به ابد زنده است و براي آنان شفاعت ميكند.> (عبرانيان 7: 25 ) |
اعطاي نجاتي بينظير |
عيسي براي شما چه مي تواند بكند؟ -4 |
ولادت بينظير او از مريم باكره، زندگي سرشار از قدوسيّت و قدرت، قرباني شدن بر صليب به خاطر آمرزش گناه بشر، رستاخيز پيروزمندانه از مردگان و صعودش به آسمان، اين واقعيت را ثابت ميكند كه او يگانه منجي انسان است.
عيسي مسيح: تنها راه نجات و رستگاري
ما بر اثر گناه، به مرگ محكوم شديم. ليكن خدا، فرزند يگانه خود را فرستاد تا به جاي ما جان بدهد. مسيح، مانند پلي، بر روي درّهاي كه ما را از خدا جدا ميسازد، قرار گرفته است.
ما به وسيله اين پل، با خدا ارتباط پيدا ميكنيم و آمرزش گناهان خود را به دست ميآوريم. يحيي درباره عيسي چنين شهادت ميدهد: <اينك برّه خدا كه گناه جهان را بر مي دارد.> (يوحنا 1: 29)
ولي دانستن اين حقيقت ، به خودي خود كافي نيست.
نكته چهارم- تصميم شخصي
اگر شخصاً مسيح را به عنوان نجاتدهنده خود بپذيريم:
الف- خدا را خواهيم شناخت.
ب- محبت الهي را دريافت خواهيم كرد.
پ- از اراده مقدس خدا آگاه خواهيم شد.
دستيابي به اين امور، مستلزم اين است كه :
1) گناهان خود را اعتراف نماييم و از آنها توبه كنيم.
2) اعتماد داشته باشيم كه به وسيله ايمان به مسيح، گناهان ما آمرزيده شده است؛ زيرا مسيح در راه ما فدا گرديد.
3) به مسيح تسليم شويم و محبت او را بپذيريم و از او به عنوان خداوند خود، اطاعت نماييم.
بخشش الهي
آمرزش گناه و برقراري ارتباط معنوي با خدا، فيض و لطف رايگان و عنايتي از جانب خود اوست كه به محض پذيرفتن مسيح، نصيب انسان ميگردد.
خدا راه رستگاري را مهيا نموده است ولي قبول يا رّد آن، به ميل و اراده آزاد انسان بستگي دارد. < به آن كساني كه او را قبول كردند، قدرت داد تا فرزندان خدا گردند؛ يعني به هر كه به اسم او ايمان آورد. > (يوحنا 1: 12 ؛ افسسيان 2: 8-9)
پذيرش مسيح بستگي به ميل قلبي ما دارد.
مسيح ميفرمايد: < اينك بر در ايستاده، ميكوبم. اگر كسي آواز مرا بشنود و دررا باز كند، به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد و او نيز با من. > (مكاشفه 3: 20)
تنها داشتن اعتقاد عقلاني و يا احساسات پرشور درباره مسيح كافي نيست. بايد با تمام وجود، او را بپذيريم و به او تسليم شويم.
تصاوير بعدي نمودار دو نوع زندگي است :
افرادي كه زندگي خودمحور دارند
ن- نفس بر زندگي فرمانروايي دارد
مسيح خارج از زندگي است. اداره امور زندگي در دستخودمان است و نتيجه-V آن نا اميدي و پاشيدگي امورميباشد.
افرادي كه مسيح فرمانرواي زندگي آنها است:ن- نفس از فرمانروايي بر زندگي معزول شده است
مسيح، فرمانرواي مطلق بر زندگي است. اداره امور-V زندگي خود را به دست خدا سپردهايم و زندگي ما طبق نقشه و اراده او به پيش ميرود.
كدام قلب نشاندهنده زندگي شما است ؟
مايليدكدام قلب ، نمايانگر زندگي شما باشد ؟
در ادامه راه رسيدن به مسيح خداوند, توضيح داده شده است.
راه رسيدن به مسيح خداوند
اكنون شما ميتوانيد به وسيله دعايي كه از روي ايمان است ، مسيح را به زندگي خود دعوت كنيد. دعا ، يعني گفتگو با خدا. خداوند از آنچه در دل شما ميگذارد ، آگاه است. مهم نيست كه با چه كلماتي ، خواست خود را با او در ميان بگذاريد.
دعاي زير نمونه يك نيايش از روي ايمان است:
<اي مسيح خداوند به تو محتاجم. متشكرم كه براي آمرزش گناهان من بر روي صليب جان دادي. به گناهان خود اعتراف مينمايم و توبه ميكنم. اينك قلب و وجود خود را گشودهام. در آن نزول فرما و منجي من باش. تو را به خاطر آمرزش گناهانم سپاس ميگويم. تو فرمانرواي زندگي من باش و از من آن وجودي را بساز كه مطابق ميل و اراده تو باشد. آمين>
آيا ميتوانيد با همين نيّت، با خداوند گفتگو كنيد؟ اگر چنين است، همين لحظه به حضور خداوند دعا كنيد. آنگاه مسيح، بر طبق وعدهاش داخل زندگي شما خواهد شد. ولي اگر چنين نيست و اطمينان نداريد، به اين حقيقت توجه داشته باشيد كه خداوند مسئوليت اخذ تصميم را به عهده شما گذاشته است( يوحنا 3 : 18 ).
حال كه مسيح را دريافت كردهايد